الف تا ی با اسماعیل شاهی

اسماعیل شاهی سوژه ی مصاحبه ی امروز ماست . صحبت کردن با اسماعیل واقعاً لذت بخش بود. حرف ها و ایده های قشنگ و جالبی داشت . شکل مصاحبه به این صورت هست که برای هر یک از حروف الفبا کلمه ای به اسماعیل گفتیم و اسماعیل هم نظرات یا احساسات خودش رو در جواب به ما میگفت. قبل از اینکه بریم سراغ مصاحبه لازم که یک توضیح کوچیک بدم . بعضی از حروف بخاطر نبودن کلمه ی مناسب برای مصاحبه در این متن قرار ندارند.

الف : اسماعیل : شخصیت خیلی پیچیده که تا حالا خودمم نتونستم بشناسمش . برام یه غریبه است .

ب : بچه های تیم : با همه ی خوبی و بدی هایشان لنگه ی بچه های تیم رو هیچ جا نمیشه پیدا کرد .

پ : پدر : همیشه شرمنده اش بودم و خواهم بود .

ت : تیم فوتبال شهدای پیامبر (ص) : جای خوبی که اگر قدرش رو بدونم ماُمن خوبی برای رشد و تعالی برای آدم شدن است .

ج : جلسه هفتگی : سه شنبه ها برام با روزای دیگه فرقی نداشت ولی با وجود جلسات سه شنبه ها روزی شده که وقتی صبح از خواب بیدار میشم ،میگم ایول امروز سه شنبه است .

چ : چهارده : اتفاقی ترین شماره ای که وارد زندگیم شد و قشنگترین عدد به خاطر چهارده معصوم . خرافاتی نیستم ولی خیلی واسم خوش یمن بوده .

ح : حامد حسن زاده : همه ی بچه ها بیشتر از تصورشون برام عزیزن ، قبلاً گفتم که الگویی ندارم ولی اگر سبک زندگیم به سبک زندگی حامد نزدیک باشه احساس می کنم تو زندگیم موفقم . حامد یک برادر کار درسته . یک برادر که اگر تو زندگیم بود مثل چشمام بود . تصور اینکه حتی یک روز تو قلبم نباشه واقعاً سخته . یکی از سخت ترین روزهام این بود که داداشم حامد خونشون از ما دور شد و باعث شد کمتر ببینمش . خلاصه که بعد از اون نمیرم . دوست دارم .

خ : خیابان پیامبر : با عشق ترین خیابان تهران با وجود بر و بچه های شهدای پیامبر (ص) که بدون اونا این محله و قدم زدن توش لطف و صفایی نداره .

د : دفاع راست : سد محکم تیم در برابر حملات حریف در کنار ستون محکمی مثل امیرحسین سحرخیز

ر : رفیق : به غیر از بچه های تیم پیدا کردی به ما هم نشون بده .

ز : زمین خاکی : زمینی که آدم رو لوطی بار میاره .

س : سیب زمینی سرخ کرده : از نداشتن کلمه ی مناسب واسه حرف سین افتادیم تو سیب زمینی سرخ کرده ولی توی عجب کلمه ی خوش مزه ای افتادیم ، یادم باشه بعد مصاحبه برم سیب زمینی سرخ کنم واسه خودم .

ش : شهادت : از مردن به غیر شهادت می ترسم ، می ترسم ، می ترسم ...

ع : عکاسی : کادری که میتونی خاص ترین چیزها رو به عامه ترین مردم نشون بدی و با اون کادر میشه حرف های دلت و فکرهای توی سرت رو بیان کنی و حتی میتونی خدا رو توش نشون بدی .

غ : غار : بهترین جا واسه ی فرار از آدما واسه ی خلوت کردن

ف : فوتبال : سرکاری ترین ورزش دنیا که یک دونه توپ و دوتا پا شش میلیارد جمعیت جهان رو گذاشته سر کار

ق : قم : یکی از بهترین جاهایی که هروقت دلهامون میگیره میتونیم با رفتن به اونجا دلمونو آروم کنیم .

ک : کار : نباشه آدم حوصله اش سر میره ، بهترین تفریح

گ : گل خوردن : همه ی کاسه کوزه ها آخرش سر من میشکنه

ل : لیسانس : گرفتنش شرط نیست . لیسانس نیست که به ما شخصیت میده ، ما هستیم که با گرفتنش به لیسانس شخصیت میدیم . به خاطر همینه که خیلی آدم های لیسانسه دورمون هستن که ادعای شخصیتشان میشه .

م : آقا مصطفی : پسرخاله ترینی که دارم ، یکی از اصلی ترین کسایی که جای خالی یک برادر بزرگتر رو خیلی جاها برام پر کرده .

ن : نمره : بهترین کادو که میتونم به خودم بدم .

و : وحدت : با داشتنش هر کار نشدنی ، شدنیه .

ه : هدیه : هم تقدیم کردنش رو دوست دارم هم گرفتنش رو .

ی : یا علی : علی و خدای علی نگه دار هممون

32 نکته در مورد اسماعیل شاهی :

1- متولد 21 / 9 / 66

2- محل تولد اسماعیل بیمارستان آریا ( فرح سابق ) در آریا شهر

3- بچه ی سوم و آخر خانواده است . همچنین تک پسر است .

4- وقتی بچه بود ، بچه ی با سیاستی بود .

5- حدود 7 ساله که از عضویتش تو تیم میگذره .

6-تو ایران تیم پرسپولیس رو دوست داره و تو خارج هر تیمی که قشنگ بازی بکنه .

7- علی دایی و رائول بازیکنای مورد علاقه اش هستند .

8- بهترین بازی فوتبالی که دیده فینال جام باشگاه ها بین لیورپول و میلان بوده که بازی 3-3 شد و لیورپول در ضربات پنالتی پیروز شد .

9- زیاد اهل کتاب نیست و آخرین کتابی که خوانده خاطرات حوا است .

10- به فیلم دیدن علاقه داره و فیلم عصر یخبندان 3 آخرین فیلمی بوده که تماشا کرده .

11-بازیگر های مورد علاقه اش آل پاچینو و حامد بهداد است .

12- اوقات فراغتش رو با دوستانش ( بچه های تیم ) فوتبال بازی میکنه .

13- فوتبال ، والیبال ، دوچرخه سواری و بسکتبال ورزش های مورد علاقه اش هستند .

14- از نظر اسماعیل مسابقات شهرداری در زمین خاکی اکباتان بهترین مسابقه های تیم بوده .

15- غدای مورد علاقه اش ماکارونیه ، البته دست پخت مادرش

16- پست مورد علاقه اش دفاع راست است .

17- شماره ی محبوبش 14 هست .

18- از قدیم به رنگ سبز علاقه داشته .

19- بهترین سفر هایی که تاحالا رفته اولین سفر مشهد تیم و سفر جنوب بوده .

20- دوست داره با تیم بره مکه

21- بزرگترین آرزوش اینه که پولدار با معرفت بشه .

22- مشغول تحصیل رشته ی معماری است .

23- حدود 10 ، 11 ساله که عکاسی میکنه .

24- تیکه کلامش « طوری » است .

25- دم خور بودن با چندتا آدم حسابی هدف حضورش توی تیمه .

26- الگویی نداره و سعی میکنه به سبک خودش زندگی کنه .

27- به گفته ی خودش اگر 1000 بار به عقب برگرده همین راهی رو که تا الان اومده ادامه میده .

28- بهترین روز زندگیش روزی بود که فهمید پدر و مادرش قراره برن مکه .

29- بدترین روز زندگیش هم روز فوت زن عموش بوده .

30- اهل درد دل با کسی نیست . درد دلهاشو به صورت شعر می نویسه .

31- پرخاشگر و عصبی و شوخ بودن خصوصیات اخلاقیشه .

32- فصل پاییز رو به خاطر رنگ هاش دوست داره .